جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
فیلم دشنه

نگاهی به فیلم دشنه ساخته فریدون گله

نکته ای که در این فیلم دوست داشتم نگاه متفاوتی است که فیلم به پایین شهر و داستان مردم رنج کشیده و طبقه خاص یعنی روسپی ها دارد و با چاشنی طنز ارزش تلاش، رویاپردازی، صداقت و امید را در زندگی به ما یادآور می شود.

آنچه در این مطلب خواهید خواند:

فیلم دشنه

مشخصات فیلم دشنه

  • نام فیلم: دشنه
  • سال ساخت: 1351
  • نویسنده و کارگردان: فریدون گله
  • بازیگران: بهروز وثوقی، فروزان، حسین گیل و …

 

خلاصه داستان فیلم دشنه

عباس معروف به عباس آقا چاخان جوانی لاابالی است که با شوفری گذران عمر می کند و همواره در میکده ها وحرمسراها آویزان است و به این و آن وعده و وعیدهای دروغ می دهد. در ادامه او با دختری روسپی آشنا می شود که زندگی او را تغییر می دهد …

نقد فیلم دشنه

فیلم دشنه از اولین کارهای فریدون گله نیست، از فاخرترین کارهای او نیز نیست، اما رنگ و بوی متفاوت فیلمسازی او را در خود دارد. رنگ و بویی که در موج نوی سینمای ایران ذائقه تماشاگر ایرانی را تغییر داد و انتظارات او را بالا برد. از خصوصیات فیلم های فریدون گله خلق کارکتری خاص و جدید است که تماشاگر را با خود همراه کرده و ستاره زندگی او می شود تا از او تقلید کند. در فیلم دشنه هم عباس آقا چاخان (با بازی درخشان بهروز وثوقی) نقش این کاراکتر خاص و جدید را دارد که مخلوق ذهن خلاق فریدون گله است. عباس شوفری لاابالی است که بی دلیل دروغ می گوید، لاف می زند و وعده و وعید می دهد اما همه او را دوست دارند و با علاقه پای لاف زنی های پرشورش با آن آب و تابی که هر بار داستان را متفاوت و مبالغه آمیزتر می کند و با لکنت زبان شیرینش آن را بیان می کند می نشینند. جذابیت نقش عباس آقا چاخان بیننده را هم همراه او می کند تا به سرنوشت او علاقمند شود. عباس در قید و بند چیزی نیست و بیهوده گذران عمر می کند اما از طرف دیگر، بنفشه، روسپی جوانی که به اجبار زندگی گرفتار شده، رویاپردازی امیدوار است که برای نیل به آرزوهایش و رسیدن به یک زندگی ساده اما پرشور و سرشار از عشق دست به دامان هر کس و ناکسی می شود. برخلاف عباس او صادق است و همیشه هم چوب این صداقت را می خورد. و برخلاف عباس او هدفی دارد و در تلاش برای رسیدن به آن تن به ناامیدی و قبول حرف درهم شکنندگان رویای زندگی نمی دهد. با وجود حرفه ای که دارد اما معصومیتی در پسِ نگاهش موج می زند که بیننده را مجبور به همدردی با او می کند و در این باره ایفای نقش خوب فروزان بی تأثیر نیست.

این تفاوت های شخصیتی بین عباس و بنفشه باعث می شود تا در اولین ملاقات علاقه ای بینشان به وجود آید. بنفشه که به تازگی زخم خورده و اعتمادش را به مردها از دست داده درگیر لاف زنی های جذاب عباس می شود و به او دل می بازد. و عباس که در برخورد اول مثل همه مشتری های دیگر بنفشه به دنبال مراد دل خودش است سعی دارد تا با چرب زبانی و وعده و وعیدهای پوچ شبِ خوشی را پشت سر بگذارد. اما رفته رفته چیزی در وجود عباس جرقه می زند که قبل از این چندان آن را جدی نمی گرفت. عباس اگرچه لاف زن است اما در اعماق وجودش مردانگی وجود دارد و همیشه می خواسته کار درست را انجام دهد چنانچه همیشه خودش هم می گوید: «من دروغ اصن تو ذاتم نیست». ملاقات بعدی عباس و بنفشه در زندان و کمک بی ریای بنفشه با وجود اینکه خودش هم می داند و می گوید که به حرف عباس اعتمادی نیست جرقه را تبدیل به شعله کرده و عباس تغییر می کند و در راه خوشبخت کردن بنفشه از جان مایه می گذارد و سدها را یکی یکی از میان بر می دارد. عباس با درگیر شدن در ماجرای تحقق بخشیدن به آرزوی ساده بنفشه یعنی دو اتاق و یک مرد در واقع خودش را پیدا می کند و به رضایت قلبی که گمشده ی او بوده می رسد، تا جایی که با وجود زخم های پیاپی اما مصمم تر می شود و می گوید :«هر چی بیشتر کتک میخورم پر روتر میشم».

فیلم دشنه لحظات خوبی را برای بیننده به همراه دارد و با یک پایان خوش سعی می کند تا ارزش مردی و مردانگی و صداقت را بازگو کند. نکته ای که در این فیلم دوست داشتم نگاه متفاوتی است که فیلم به پایین شهر و داستان مردم رنج کشیده و طبقه خاص یعنی روسپی ها دارد و با چاشنی طنز ارزش تلاش، رویاپردازی، صداقت و امید را در زندگی به ما یادآور می شود. از دیگر نکات مثبت فیلم هم می توانم به پیوستگی روایت داستان، ریتم مناسب، انتخاب هوشمندانه زاویه و پلان و حرکت مناسب دوربین، بازی خوب بهروز وثوقی و موزیک دلنواز آن اشاره کنم.

گالری تصاویر فیلم دشنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *