تو دنیا هیچ چیز به اندازه شجاعت و ناامیدی به هم وابسته نیست، آدم شجاع همون آدم ناامیده! تموم آدمایی که هنوز امید و آرزو دارن ترسوان ...
آنچه در این مطلب خواهید خواند:
مشخصات نمایش این قصه را آهسته بخوان
متن برگزیده جشنواره بین المللی تئاتر فجر
- عنوان: این قصه را آهسته بخوان
- سال تولید: 1400
- نوع: تئاتر صحنه
- سبک: سورئال
- موضوع: آسیب های جنگ
- نویسنده: دکتر مهدی نصیری
- تهیه کننده، دراماتورژ، طراح و کارگردان: ظفر سهرابی نیا
- بازیگران: حامد خسروی، سدنا محبی، ظفر سهرابی نیا، عاطفه رحمانی فرد
- مدت زمان: 70 دقیقه
- زمان اجرا: مهر و آبان 1400
- مکان اجرا: تهران – خانه نمایش مهرگان
- لینک تیوال
- لینک خبرگزاری ها: خبرگزاری فارس، هنرنت
درباره نمایش این قصه را آهسته بخوان
نمایش این قصه را آهسته بخوان تولید جدید گروه هنری آسام به نویسندگی مهدی نصیری و طراحی و کارگردانی ظفر سهرابی نیا اقتباسی است از داستان مرثیه باد از مجموعه تقدیر شده ویران نوشته ابوتراب خسروی که به آسیب ها و زشتی های جنگ می پردازد، به فداکاری هایی که شد و می شود اما به دست فراموشی سپرده شده اند. این نمایش با روایت یک تراژدی عاشقانه بین یوسف و ستاره از زوایایی کاملا متفاوت به جنگ تحمیلی نگریسته و به دور از هر شعار و تقدس مآبی چهره واقعی جنگ را به تصویر می کشد.
عوامل نمایش این قصه را آهسته بخوان
- نویسنده: دکتر مهدی نصیری
- تهیه کننده، دراماتورژ، طراح و کارگردان: ظفر سهرابی نیا
- بازیگران:
- حامد خسروی
- سدنا محبی
- ظفر سهرابی نیا
- عاطفه رحمانی فرد
- دستیار اول کارگردان: سدنا محبی
- دستیار دوم کارگردان: نیلوفر محمدی
- منشی صحنه: شیوا کوشکانی
- طراح و مدیر صحنه: کیمیا اسدبیک
- مدیر نورپردازی: شهرزاد کلانتری
- موسیقی و افکت صدا: نیلوفر محمدی
- طراح لباس: حامد خسروی
- گریم: سدنا محبی
- طراح پوستر: رضا خیری ابربکوه
- مدیر روابط عمومی و تبلیغات: علیرضا یونسی
- ساخت تیزر: علم الهدی عارف، ظفر سهرابی نیا
- عکس: الهه شیدایی، محمد عبدالهی، ظفر سهرابی نیا
- دستیاران صحنه: پوریا رسولی، سپیده رستمی، محمد رضوانی
- دستیار نور: نفیسه زهری
- گرافیست: ظفر سهرابی نیا
کاری از گروه هنری آسام
مهر و آبان 1400
تهران – خانه نمایش مهرگان
دیالوگ های ماندگار نمایش این قصه را آهسته بخوان
یوسف: تو دنیا هیچ چیز به اندازه شجاعت و ناامیدی به هم وابسته نیست، آدم شجاع همون آدم ناامیده! تموم آدمایی که هنوز امید و آرزو دارن ترسوان …
ستاره: گربه های بی چشم و رو همه جای خونه رو گرفتن، همچین لش کردن انگار اینجا صد ساله خونه خودشونه …
سرباز: جنگ پر از وحشت و خشونته، برا همین بعضیا سعی میکنن فراموش کنن و بزنن به بیخیالی تا جایی که دیگه مرز بین واقعیت و خیال رو نمیتونن تشخیص بدن …
سرباز: کبک هم سرشو زیر برف میکنه و با کسی کاری نداره ولی در نهایت، لذیذترین شکار مرد کوهستانه …